جدول جو
جدول جو

معنی زهیر ضبی - جستجوی لغت در جدول جو

زهیر ضبی(زُ هََ)
ابن مسیب الضبی. یکی از سران سپاه در عصر عباسی بود و با مأمون در جنگ با امین همراهی داشت تا آنکه مأمون ظفر یافت و حسن بن سهل، عمل ’جوخی’ (بین خانقین و خوزستان) را بدو سپرد. هنگامی که در بغداد به مخالفت حسن بن سهل فتنه ای برخاست این فتنه به اطراف هم سرایت کرد و زهیر در آن کشته شد. (210 هجری قمری). : باز مأمون سیستان زهیر بن المسیب را داد و زهیر اینجا خلیفتی فرستاد نام وی اسحاق بن سمن و زهیر خود بنفس خود اندر شوال سنۀ 193 هجری قمری اینجاآمد و با مردمان نیکویی کرد... (تاریخ سیستان چ بهار ص 170). رجوع به الوزراء و الکتاب ص 248 و البیان و التبیین ج 2 ص 171 و حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 253 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ هََ)
ابن عبدالحارث بن ضرار بن عمرو الضبی. عالمی ناسب و از خطبای بنی ضبه حنظله بن ضرار. وی درک اول اسلام کرد و عمری طویل یافت و یوم جمل را ادراک کرد. او را گفتند: مابقی منک ؟ گفت: اذکر القدیم و انسی الحدیث و ارق باللیل و انام وسط القوم. (البیان و التبیین چ سندوبی ج 1 ص 269 و ج 2 ص 122)
لغت نامه دهخدا
(زُ هََ)
ابن جناب الکلبی، از بنی کنانه بن بکر از مردم یمن. خطیب و شاعر بنی قضاعه و رسول آنان در نزد ملوک دوران جاهلیت بود. عمری دراز کرد. بسال 60 قبل از هجرت بخاطر افراط درشراب خواری درگذشت. شهرت او در جنگهای بکر و تغلب است.. رجوع به همین کتاب و عقد الفریدو تاریخ اسلام ص 33 و الکامل ابن اثیر ج 1 ص 226 شود
لغت نامه دهخدا